سفارش تبلیغ
صبا ویژن
« شاه بیت »

                              به نام شاعر هستی سرا

روزی که یگانه شاعر هستی غزل عاشقانه خلقت را سرود ؛ تورا بر مسند بیت الغزل نشاند واز همان روز ازل صامت وجود مرا ،در انتظار مصوت بلند نامت بی قراری بخشید......

 اکنون نیز حیات هرقطعه ی عمر مرا،مصرعی از ترانه ی یاد تو تضمین می کند وپرنده افکارم تنها درآسمان خیال تو بال وپرباز میکند.

پشت یک سکوت خیس بی تو پنهان می شوم ودر ردیف منتظرانت هر جمعه ندبه سر می دهم...وهرهجای نامت را، در شعری نو می سرایم.

آسمان غبار گرفته ی قلبم را در باران عشقت شستشو می دهم ونرگس های معصوم باغچه را با آب دیده سیراب می کنم.

صبحگاه دیده به افق می دوزم ،شاید خورشید روی تو از مشرق انتظارم سرزند وشامگاه چشم در چشم شفق، دوری تورا، خون گریه می کنم. نغمه ی متی احار فیک سر می دهم،آقا !

 آقا !مرا دریاب تا از علاقه های مجازی دنیای فریبکار رها شوم وبه حقیقت عشق تو برسم.

مرا دریاب که هجران تو، قافیه های قصیده وصال را ربوده است...وشعر وجودم، همچون ذره ای  در وادی بی وزنی، خورشید روی تو را می طلبد.

 


پنج شنبه 90/2/8 6:34 عصربه قلم: سکوت خیس ™            نظر